سه‌شنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۳

هوم، شاهد از غیب رسید! :

"یکی از نکات قابل توجه در لولیتا، این است که علی رغم مضمون و موضوع داستان، ناباکوف از هیچ صحنه و یا کلماتی که مستقیماً دال بر وجود روابط جنسی بین هامبرت و لولیتا باشد، استفاده نکرده است."*

چیزی که تو لولیتای آدرین لین خیلی کفریم کرد این بود که تنها صحنه های بی عیب و نقص فیلم، صحنه های اروتیک فیلم بود! یعنی صحنه های عادی فیلم اونقدر ایرادهای مسخره داشت که منِ ِ شور هم بله! (آخه مردک! (ببخشید ولی اگه اینجوری نمیگفتم می مردم!!) تو که اینجوری میخوای بسازی خب بزن تو کار p0rn0graphy، وقت ما رم بیخود نگیر دِ!!) همین وسط هم بگم که آره! صد رحمت به اروتیسم ولی در نهایت، قضیه همون مطرح کردن چیزی برای ریختن قبحشه که نازلی میگه(نازلی! چرا دیگه لینک به مطلب نداری؟!؟)، الان اینجا، مساله «چندهمسری» و اینجور چیزاس، در حالی که به نظر من، سینمای دههء 90 هالیوود هم اوج (حضیض؟) همین اروتیسم بود که دیگه وسط وصل کردن زمین به آسمون، یه سری هم باید به صحرای کربلا میزدن خب لابد!!

بگذریم! تا حالا 4500 تومن، پول مجله نداده بودم! ولی خب ویژه نامهء اعلیحضرت «ناباکوف» بود و دیگه نمیشد ازش گذشت. القصه، همین جمله رو که وسط کتاب-مجله(؟) خوندم، همچین به 4500 تومن می ارزید! کلی و نصفی خوشم شد که با خوندن یه کتاب و یه نقد و یه مصاحبه از عالیجناب، دقیقاً همچین انتظاری از شاهکارش داشتم!! البته خب بعضیا هم معتقدن که از لابه لای خطوط و نوشته ها نمیشه آدما رو شناخت، بعضیا هم میگن to each is own ، منم میگم بیخیال بابا! بالاخره یه روز «لولیتا» رو زبان اصلی میخونم، کی به کیه!

،
* سمرقند 3و4 / فصلنامهء فرهنگی، ادبی، هنری/ ویژه نامهء ولادیمیر ناباکوف/ ص 177

پ.ن. اشتراکش رو به ادب دوستان توصیه نمیکنم، چون تجربه نشون داده اینجور مجلات اول کار خیلی داغن! بعد خنک میشن! ولی اگه رو پیشخون کتابفروش ها دیدید، یه تورقی بفرمایید، بلکه بدتون نیومد مثل من کشف کنید ناباکوف شعر هم میگفته، فرهنگ و ادبیات انگلیسی هم متحول میکرده، 3-4 تا داستان کوتاهش رو هم با همچین ترجمه های حسابی بخونین، کسی چه میدونه ...

هیچ نظری موجود نیست: