سه‌شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۳


یکی از فیلمایی که میخواستم راجع بهش بنویسم، فیلم Tais-toi (گلاب به روتون! "خفه شو!") بود کار فرانسیس وبر، با بازی ژان رنو و ژرار دیپاردیو. خب اصل موضوع اینه که فیلم یه فیلم کمدی بود که گویا طبق عادت مألوف جناب وبر، دو شخصیت کاملاً متضاد مسوول ایجاد طنز در فیلم بودند: ژان رنوی بسیار جدی عضو خیانتکار یه گروه مافیایی و دیپاردیویی که قلب یه بچه در سینه ش میتپه!! (فقط تصور کنین این آقای دیپاردیو چه کرده تو این فیلم!)

قشنگی فیلم به این بود که این آقای وبر، علارغم پیش گرفتن یه خط داستانی ساده و معقول! از همه نوع طنزی به خوبی استفاده کرده بود؛ طنز کلامی، طنز تصویری و طنز موقعیتی. یعنی کسانی هم زبان فرانسه بلد نبودن، خیلی راحت میتونستن -نه فقط خسته نشن، بلکه!- با این فیلم بخندن. این به نظر من یعنی یه کار کمدی خوب!

تازه جالبش اینه که گویا این فیلم به خوبی کار قبلی ایشون Le Placard نیست و من در حسرت دیدن اون کار ام!

پنجشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۳


ای بابا! تقصیر من نیست که! هروقت وبلاگ نوشتنم میاد، اینترنت ندارم،،، وبالعکس! اما عوضش نه فقط آقای هرمس مارانا دوباره مینویسه، بلکه ما خانوم مارانا رو هم کشف کردیم، که کلی با وبلاگشون حال میکنیم! اما عجالتاً این دوتا تعریف من-ساختهء بی ربط رو داشته باشید، تا باز برگردم:

1- Globalization یعنی نصفه شب -دم صبح- که از باد و بارون خوابت نمیبره، از رختخواب مرخصی بگیری، بری بشینی ATP MASTERS تماشا کنی، بعد ببینی بازی به علت باد و باران! کنسل شده! جرات داری بگو اینجا کجا، تگزاس کجا!!!

2- Feminism یعنی بازپس-گیری یه شبهء همهء حق و حقوق اضافه ای که درطول تاریخ به آقایون داده شده!

،

پ.ن. فقط عروسی به صورت سورپریز دعوت نشده بودیم که اونم شدیم. ولی بد خوش گذشتاااا! خانوم لیلا، جاتون خیلی خالی...

پ.ن.پریم. آهان، اینم یادم اومد!! خانوم ال-لیلا، حکماً مسخره میفرمایید! ولی جان من برو The Incredibles رو ببین! من که دارم روزشماری میکنم که از آسمونی، زمینی، چیزی برسه، ببینمش! البته فکر کنم از Shall we dance هم بدت نیاد!

دوشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۳


من نمیدونم چرا هرچی میام راجع به فیلمای تازه ای که دیدم بنویسم، حوصله م نمیاد، Log Out میکنم!!!...