پنجشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۶

کشــــــــف فرموده میشویـــم!!!

،
اینکه من نمیتونم علائق جدیدم رو به این ستون "خیلی دور، خیلی نزدیک" این بغل اضافه کنم، استثنائاً به دلیل کمبود وقت نیست! همش زیر سر بلاگرولینگ ه که نه فقط نمیدونم این لیست رو چه کرده که اصولاً وجود خارجی و بالطبع، امکان ویرایش و حذف و اضافه نداره، بلکه یه لیست خالی هم برام ایجاد کرده که تنها لیست موجودم در اکانت بلاگرولینگم ه و هیچ کدوم از این لینکها هم بهش اضافه نشده. شما عجالتاً پیدا کنید پرتقال فروش را!
،
خدمت آقای سروش عزیز هم عرض کنیم: فرندزمون هم حالش خوبه، هم جاش. فقط بعضی وقتها ایرانی میطلبه. به جان خودم!
،
به خدا مردممون معرکه ن! نه به پمپ بنزین آتیش زدن و شهروند لخت کردن دیروزشون، نه به msg امروزشون:

فيلمها به مناسبت سهميه بندي:
1. به خاطر 1 ليتر بنزين
2. من ترانه 10000 ليتر بنزين دارم
3. رستگاري قبل از ساعت 12 امشب
4. دور دنيا با 100 ليتر بنزين
5. رايحه خوش بنزين
6. ب مثل بنزين
7. علي بنزيني
8. بنزيني ها
9. بنزين بازي
10. مرد بنزيني
11. داستان بنزين
12. دخترک بنزين فروش
13. پسري با 4 ليتري در بزرگراه
14. سالهاي سهميه بندي
،
بعضی ها فکر میکنن که اونقــــــــــــــــدررر دنیا به کامه که هرچی ما میخوایم، همونه. ای بابا! ما کلی و نصفی چیز قابل دل-خواستندگی دلمون میخواد که دیگه خوابشون هم نمیبینیم. اون چهار روز تعطیلی فقط-واسه-خودم هم رو همونا...
،
همین جا خدمت دوستان و فوامیل محترمی که با هم تبانی میکنن عرض کنم، که اگه یه بار دیگه، عروسی دوست و فامیل روی هم بیفته، این بار دیگه جفتش رو تحریم میکنم! چه معنی داره آدم این هم دلش رو صابون میزنه، دوتا دوتا تو یه شب عروسی؟!؟
،
نه، آخه وبلاگی که رئیس آدم بخونه هم، یعنی وبلاگ میشه دیگه واسه آدم؟!؟ فایده ش چیه که آدم دو کلوم غُر راحت از گلوش پایین نره (یا بالا نیاد!)

،
دیگه همین.