ايميل وارده!
موقعيت: فرض می کنيم کليد در يکی از مقامات مهم کشوری گم شده است. در هر جای دنيا چگونه کليد را پيدا و در را باز می کنند؟
فرانسه: در اين کشور درها معمولا قفل نيستند، بنابراين دستگيره در را می چرخانند و در را باز می کنند. بعدا ماموران يک کليد يدکی درست می کنند يا قفل را عوض می کنند.
آمريکا: بلافاصله اف بی آی تعداد 194 نفر از مظنونين القاعده را دستگير و تعدادی از ايرانيان را اخراج می کند و در بازجويی اعضای القاعده تعدادی بمب و موشک و نارنجک و تانک نفربر و موشک ضد موشک در خانه های آنها پيدا می کنند، اما کليدی پيدا نمی شود.
آلمان: حتما يک کليد يدکي در جيب هلموت کهل است، آن را از او می گيرند.
بلژيک: ابتدا مسوول مربوطه به ماموران نامه می نويسد و اين خبر را می دهد، بعد موضوع طی نامه ای به وزارت کشور و وزارت خارجه خبر داده می شود، بعد نامه هايی برای پارلمان اروپا نوشته می شود. بعد از نه ماه نامه نگاری کليد خودش پيدا می شود.
انگلستان: در انگلستان هيچ وقت هيچ کليدی گم نمی شود، مگر اينکه از دهها سال قبل در مورد آن تصميم گرفته شده باشد.
کلمبيا: رئيس جمهور از قاچاقچيان می خواهد کليد را پس بدهند، آنها هم از او می خواهند قول بدهد ديگر درها را قفل نکنند.
واتيکان: پاپ از خداوند می خواهد جای کليد را نشان بدهد، بعد هم يک کليد ساز می آورند و در را باز می کنند.
ايتاليا: گم شدن هر چيزی در اين کشور طبيعی است، بنا براين در را می شکنند و خسارت آنرا به برلوسکونی می دهند.
افغانستان: با يک توپ 106 در را از جا می کنند و در اين ماجرا تعدادی از نيروهای آمريکايی و القاعده هم به قتل می رسند.
عراق: چند ساعت منتظر می مانند تا عمليات استشهادی انجام شود، در جريان عمليات در هم باز می شود و می بينند صدام آنجا نيست.
سوئيس: برای انتخاب بين باز کردن در يا باز نکردن آن رفراندوم برگزار می کنند.
روسيه: يکی از دزدهايی که وزير شده است، با يک سنجاق در را باز می کند.
ايران: ابتدا تعدادی از عوامل نفوذی را که اتفاقا روزنامه نگار هستند دستگير می کنند، بعد حزب الله از خواهران می خواهد که مواظب حجابشان باشند، بعد چند روزنامه را تعطيل می کنند، بعد کميسيون تحقيق تشکيل شده و برای يافتن کليد وزارت اطلاعات را در جريان قرار می دهند، بعد معلوم می شود که از هر کليدی شش عدد يدکی در مجلس، رياست جمهوری، شورای نگهبان، شورای تشخيص مصلحت، قوه قضائيه و دفتر رهبری وجود دارد، بعد کليدها را پس از استفسار از شورای نگهبان می برند و می بينند هيچکدامشان در را باز نمی کند. بعد با لگد در را باز می کنند و می بينند رئيس جمهور يک هفته در آنجا گير کرده بود و جيکش در نمی آمد.
نتيجه گيری اخلاقی: هر دری يک جوری باز می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر