سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۵

بدون عنوان خاص!

خب ظاهراً حالا دیگه باید بچه های خوبی باشیم، بشینیم چت کنیم(رسماً!)، دست هم به دیتابیس نزنیم تا Demo به خیر و خوشی بگذره...

شنیدین میگن چشم آدم دنبال فلان چیز میدوه؟ خب حالا تصور کنین ذهن آدم دنبال چیزی بدوه! این ذهن بیچارهء من از شنبهء گذشته تا حالا داره دنبال جمعه میگرده، اما شده عین اون عربه که داشت سعی میکرد بگه "گچ"!! ولی خودمم باورم نمیشد بِکِشم بدون تعطیلی 10-12 روز 12-13 ساعت کار کنم! تجربه جالبی بود...

این مدت یادداشت روزانه (شبانه)م رو هم ننوشتم! امسال سررسید باحالی بهمون داده ن. اول اینکه برای صفحاتش تاریخ نذاشتن و یه iconمانندی از تقویم ماه گوشه های پایین صفحه گذاشتن. دوم هم اینکه صفحاتش بزرگ و جاداره و جون میده برای نوشتن و نوشتن و نوشتن. الان دارم فکر میکنم چقـــــــــــــــــــــدر باید فکر کنم تا کل این دو هفته یادم بیاد و بنویسم. دو هفتهء پر از اتفاقات ریــــــــــــز و درشت! از عوض شدن فیلد کاری و ارزیابی مدیر مربوطه تا قرارداد توهین آمیز ِ امضاشدهء تحویل داده نشده و ثبت نام باشگاه و دیدن آدمهای رنگ وارنگ تو محیط کار و دانشگاه و .... باحاله هاا!!

این شرکته، یه چیزاییش خیلی جالب انگیزناکه! از جمله اینکه هر طبقه ش واسه خودش یه Territory ه! نه فقط آبدارچی هاش مشخصن (که اغلب جاها همینطوره)، که حتی ظرف و ظروف هر طبقه هم متفاوته و چای هایی هم که دم میکنن فرق میکنه!!! طوری که اغلب ما طبقه وسطی ها حاضر نیستیم طبقه بالا یا پایین چای بخوریم!!! نظم ارائهء سرویس و اینها هم که دیگه کاملاً قائم به فرده...

ها! یه رفتار جدید هم که واسه خودم set کردم (مگه من چیم از یه Component فسقلی کمتره؟!؟) اینه که تا مسیر شرکت خوبه، هر وقت حال نکنم، ماشین نمیارم و به این ترتیب نه فقط کلی خستگی رانندگی رو در میکنم، بلکه حسابی هم از وسط جامعه بودن -در حالیکه مجبور نیستم!- و گپ زدن با مردم توی تاکسی و راه رفتن توی بازارچه و ... در بعضی روزهای هفته لذت میبرم!

...
پوووووووووووووووووووف!!! Demo به خیر گذشته!!! الان لبخندِ component ِ صورتِ همه، set شده!!! فعلاً وقت به خیر!!!

هیچ نظری موجود نیست: