سه‌شنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۶

دوشنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۶

یکشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۶

آغاز دهه چهارم



شايد كه حال و كار دگرسان كنم
هـرچ‌آن بـه‌است، قصــد آن كنـم



جمعه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۶

On dirait que mon coeur est trop grand

فرض کنید حافظه آدم چیزی جدای از اتفاقات روزمره اش باشه. یا حداقل برای یک هفته این جدایی پیش بیاد. حالا اتفاقات این یه هفته بیان و به واحد روز بُر بخورن. حافظه که جریان خودش رو داره، مثلاً اول اتفاقات روز چهارشنبه رو ببینه، بعد شنبه، بعد دوشنبه و همینطور تمام روزهای همین یه هفته. طبیعیه که اونوقت حافظه آدم یه آگاهی ماورای اتفاقات روزمره پیدا می کنه.

این عنصر حافظه عجیب کارکرد خوبی داره تو اجرای آثار پست مدرن و نشون دادن جریان سیال ذهن. نه که فقط عزیزدلمMemento ها!! نه! همین Premonition بسیار بدساخت که واقعاً حیف سناریوش. یا همون Eternal Sunshine رو ببینین چه بازی کردن سناریست هاشون با همین عنصر "حافظه". که انگار اصلاً امکان نداشت با یه کم بی توجهی به این عنصر حتی نوشته بشن و کار خوبی از آب در بیان...

خلاصه که خیلی دلم می خواست من یکی از اینها رو نوشته بودم!!!


شنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۶

Voices tell me I should carry on


Ceux qui pensent que les régimes communistes d’Europe centrale sont exclusivement la création de criminels laissent dans l’ombre une vérité fondamentale : les régimes criminels n’ont pas été façonnés par des criminels, mais par des enthousiastes convaincues d’avoir découvert l’unique voie du paradis. Et ils défendaient vaillamment cette voie, exécutant pour cela beaucoup de monde. Plus tards, il devint clair comme le jour que le paradis n’éxistait pas et que les enthousiastes étaient donc des assassins.


ميگه:
"آن‌ها كه فكر مي‌كنند رژيم‌هاي كمونيستي اروپاي مركزي، منحصراً به دست جنايت‌كاران شكل گرفتند، به يك حقيقت بنيادين بي‌توجه‌اند: رژيم‌هاي جنايت‌كار، به‌دست جنايت‌كاران به‌وجود نيامد‌ند، بلكه به‌دست آرمان‌خواهاني به‌وجود آمدند كه مطلقاً قانع شده بودند تنها راه موجود به سوي بهشت را يافته‌اند. آن‌ها با شجاعت از اين راه دفاع مي‌كردند و در اين راه قربانيان زيادي مي‌گرفتند. بعدها، مثل روز روشن شد كه بهشتي در كار نيست، و به‌اين ترتيب،‌ آن آرمان‌خواهان، قاتليني بيش نبودند."