شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۶
باري، زيستن سخت ساده است
نميدونم تا به حال نامجو-در-گوش، فاصله آخر وليعصر تا اول نياوران رو گز كرديد يا نه. عجيب كليپ قشنگي ميشه زندگي چپاندرقيچي اون ناحيه با چيزايي كه دارين ميشنوين، بهخصوص يه كم از سر شب گذشته! اين وسط اگه خواسته باشين با صداي تو-گوش، صداهاي بيرون رو فيلتر كنين، ممكنه هر از گاهي به عابريني بر بخورين كه يهو حس ميكنن «اين چرا رد ميشه، صدا ميده!!!»
حالا كه حرفش پيش اومد، اينم بگم كه من بعضي كارهاي اين آقا رو نميتونم موسيقي بنامم(!) به جاش ترجيح ميدم بگم "هنر صوتي". بههرحال ما يه زماني يه كم فيزيك خونده بوديم! و خب، از اين هنرهاي صوتي، بعضيهاش رو واقعاًدوست دارم، و بعضيهاش رو نه. همونطور كه از موسيقيهاش، بعضي رو خيلي دوست دارم و بعضي رو اصلاً!
،
دلم يه بغل مطمئن ميخواد كه توش قايم بشم و سير گريه كنم. چيزيم نيست، براي شروع دوباره لازمش دارم!
،
من نه فقط سال گذشته بهعنوان يك شهروند وظيفهشناس "ميليوني" بيمه و ماليات دادهم، بلكه همين ديروز هم رفتم و بدون كوچكترين شكي، تمامي اسامي ليستي كه دستم بود رو وارد برگه راي كردم! دستم هم درد نكنه!
،
نميدونم چرا چند وقته هيچ نمي فهمم خواجه چي ميفرمان!!!
،
عجالتاً بنده درحال Loves me, Loves me Not به سر ميبرم تا اطلاع ثانوي...