بعضی چیزها را به هیچ زبانی نمیشود توضیح داد. بعضی شرایط را، بعضی موقعیتها، غمها، نگرانیها، ... . فایدهای ندارد بگویم الان و این مدت در چه وضعیتی بودهام و چه کشیدهام و چه بر سرم رفته. همانطور که بیفایده است منظره بالا را برای کسی توصیف کنم. این افق روشن سورئال را. عکس خیلی بهتر از من این کار را میکند و من -دستبهسینه- هنرنماییش را تحسین میکنم. میدانم که همین را هم اگر خودم شکار نکرده بودم، هزار شک بهش میبستم. اصراری هم ندارم که شما باور کنید این لحظه از قاب طبیعت همین یکی دو هفته پیش عینا پیش چشم من آمده. یکی از همان روزهایی که در پایانِ همه تابوتوانهایم به پایان خودم فکر میکردم. این لحظه آمد و در عین ناباوری شد نماد امیدم. شد امید بازیافته بهجای همه همه چیزهای ازدسترفته. با اینکه در خاطرم ثبت شده، بازهم نیاز دارم برگردم و نگاهش کنم تا بتوانم باز ادامه دهم. سینهخیز/پاروزنان/باچنگو دندان/نماد جان کندن چیست؟ همان.
۱ نظر:
بنویس المیرا، تنبلی نکن سکوت نکن
ارسال یک نظر