مناسفانه امکان نبود برایتان متن فرانسوی لاموزیکا دومین را بفرستم. به همین دلیل برای این که بدقولی نشود برایتان چند مثال کوچک تفاوت بین دو ترجمه و متن اصلی گذاشتم. گمان می کنم با دانستن کمی زبان فرانسه میتوانید تفاوت دو ترجمه را ببینید و متوجه بشوید چه قدر ترجمه ی روبین به کل اشتباه است. حالا بماند که زبان ترجمه ی نشر نی کاملا نمایشی است و برای اجرا طراحی شده. خوب بود اگر به جای این که برای مقایسه قسمتی خارج از متن را بردارید، بخشی از خود متن را برمی داشتید.
Texte français :
Ce n'est pas un homme difficile à connaître, c'est un homme qu'on ne peut pas connaître
ترجمه ی روبین – ص8
البته آدم پیچیده ای نیست شناختن همچو آدمی نه دشوار است و نه سهل.
ترجمه ی نشر نی – ص8
مردی نیست که شناختنش دشوار باشد، مردی ست که نمی توان شناخت.
Il n'a que faire du bonheur, des femmes, des morales, des philosophies. Il veut seulement ça, elle.
ترجمه ی روبین– ص9
آدمی است در پی سعادت و پول و عشق و اخلاقیات و فلسفه. دلبستگیش اما فقط این زن است.
ترجمه ی نشر نی– ص9
او هیچ نمی خواهد، نه خوشبختی، نه پول، نه عشق، نه زن ها، نه اخلاق و نه فلسفه. تنها او را می خواهد، زن را.
( توجه دارید که Il n'a que faire به معنی نمی خواهد است یعنی دقیقا بر عکس معنی ترجمه ی اول.)
ELLE
Rien n'est plus fini que ça… de toutes les choses finies.
LUI
Si nous étions morts quand même… La mort comprise, vous croyez ?
ترجمه ی روبین- ص16
از تمام چیزهای تمام شده، هیچ چیز تمام شده تر از این نیست.
پس کاش مرده بودیم... به نظر شما مرگ هم تمام شده است؟
ترجمه ی نشر نی
هیچ چیز به این اندازه تموم شده نیست... از تموم چیزهای تموم شده.
اگه مرده بودیم چی... حتی اگه مرده بودیم ؟
- Et vous l'aimez ?
- Oui. C'est bien. C'est bien comme ça.
- C'est curieux, les autres gens…
- Oui… C'est curieux.
ترجمه ی روبین
لابد شما هم بهش علاقمندید؟
آره. آره... خوب و خوش... این طوری... راضی ام...
جالب است... آدم های دیگر...
آره... جالب است...
ترجمه ی نشر نی
دوستش دارین؟
بله. خوبه. همه چی همین جوری خوبه.
آدم های دیگه... عجیبن...
آره... عجیبن...
C' était un autre homme que vous. Avant tout, c'était ça, un autre.
ترجمه ی روبین
حضور یک مرد دیگر، بله غیر از شما. اصل قضیه همهمین بود، همین دیگری.
ترجمه ی نشر نی
اون یه مرد دیگه بود. شما نبودین، این از همه چیز مهم تر بود، یه مرد دیگه.
Vous n'auriez pas supporté la vérité. Maintenant, avec l'éloignement, vous pensez peut-être le contraire mais vous ne L'AURIEZ pas supporté.
ترجمه ی روبین
آن وقت ها هم بعید به نظر می رسید که تحمل حقیقت را داشته باشید. حالا با گذشت زمان تصور می کنید که تحملش را دارید، ولی باز هم بعید است که همچو تحملی داشته باشید.
ترجمه ی نشر نی
شما تحمل شنیدن حقیقت رو نداشتین. حالا که مدتی ازش گذشته، شاید این جوری فکر نکنین ولی اون موقع تحملش رو نداشتین.
--------------------------------------------
فکر می کنم با کمی شناختن زبان فرانسه و رجوع به نمایشنامه خودتان متوجه می شوید. جا کم بود و مثال ها زیاد بودند. فقط تا نیمی از قسمت اول را برایتان نوشتم. فراموش نکنید که برای نقد یک ترجمه و مقایسه آن باید حتما با زبان اصلی مقایسه کنید. این یادداشت را برایتان نوشتم چون دیدم در سایت مهدی نوید هم این نکته را تکرار کرده بودید.
به هر حال موفق باشید.
و سال نوی شما هم مبارک.
،
مرتبط (+) و (+)