جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۱


چی بگم ؟؟ ...

نازلی داره اسباب کشی میکنه (بیایم کمک خانوم؟!) شهرزاد دیگه ننوشته خیلی وقته، خودش هم نمیدونه ماژیکهاش گم شده یا که چی شده، آدم میترسه زیادی فضولی کنه. بهار هم مشغول خوندنه تا برگرده (کی؟! بهار!). نادر هم مثل همیشه کم مینویسه ولی خوندنی (راستی نادر ! من «غول بزرگ برفی» رو پیدا کردم. فقط Capture تحت DOS ه ! بفرستم ؟ یا صبر میکنی تا پرینت بگیرم بهت بدم ؟!؟). امیر و شیدا هم هنوز در نوشتن رکورددارن. ما که خوش داریم بخونیم، دستشون درد نکنه. برزخ انگار کوچ کرده به فصل. شرقی هم باز مینویسه. زمینی هم دلخوره ! سروش هم که نمیدونم چرا همش فکر میکنم نوشته های روی در یخچالش رو باید عین فیلمنامه بخونم ! محمد هم که به هوای پروژهء هنوز شروع نشده، محض خودشیرینی میره آزمایشگاه، روزی صدتا hit به بلاگش اضافه میکنه ! آیدا هم این روزا انگار کمتر مینویسه. سهند هم که کنکور داره. رامین هم عروسی کرده (مبارکه). رامینیا و سولو و هاجر و مشکات و قاصدک هم همچنان به نهضت نوشتن ادامه میدن. و یه کسی رو از قدیمیا پیدا کردم که احساس میکنم در موردش خوشبین بوده م و ...

هیچ نظری موجود نیست: